وسایل مورد نیاز
1)قوطی پپسی
2)آب
ابتدا یک ششم قوطی را آب کنید بعد قوطی را کج کنید قوطی کج می ایستد
وسایل مورد نیاز
1)قوطی پپسی
2)آب
ابتدا یک ششم قوطی را آب کنید بعد قوطی را کج کنید قوطی کج می ایستد
ضریب هوشی افراد مشهور شاید برای اکثر ما جالب باشه که بدونیم شخصیت های مشهور و دانشمندانی که گاها در کتب درسی و غیردرسی(ویا از طرق دیگر) با آنها آشنا می شویم دارای چه مقدار از توانایی هوشی(Intelligence Quotient) یا به اختصار IQ هستند. در ابتدا باید به این موضوع اشاره کنم , افرادی که دارای ضریب هوشی بالاتر از ۱۳۰ هستند افرادی تیزهوش و آنهایی که دارای IQ بالا تر از ۱۵۰ هستند را نابغه می نامند.
آلبرت اینشتین: IQ=160
آرنولد(بازیگر ترمیناتور): IQ=135
بتهون: IQ=165
فرانکلین: IQ=160
بیل کلینتون(رئیس جمهور اسبق امریکا): IQ=137
بیل گیتس: IQ=160
پاسکال: IQ=195
بابی فیشر: IQ=187
داروین: IQ=165
چارلز دیکنز: IQ=180
آیزنهاور: IQ=122
هگل: IQ=165
گالیله: IQ=185
گری کاسپارف: IQ=190
جرج بوش پدر: IQ=98
جرج بوش پسر: IQ=125
هانس کریستین اندرسون: IQ=145
جیمز وات: IQ=165
کندی: IQ=119
گوته: IQ=210
کپلر: IQ=175
لئوناردو داوینچی: IQ=220
ناپلئون: IQ=145
نیکول کیدمن: IQ=132
شارون استون: IQ=154
اسحاق نیوتون: IQ=190
اگر این خانم را در حال گردش در جهت عقربه ساعت می بینید شما از سمت راست مغز خود بهره می گیرید. اگر این خانم را در حال گردش در جهت خلاف عقربه ساعت می بینید شما از سمت چپ مغز خود بهره می گیرید اگر شما بدون تعییر در چشمتان هنگام نگاه کردن قادر به سوئیچ در هر دو جهت هستید هوش شما بالاتر از ۱۶۰ است که یک نابغه به حساب می آیید. این تصویر در دانشگاه یل آمریکا در مطالعه ای ۵ ساله بدست آمده است . تنها ۱۴ ٪ مردم آمریکا توانایی دیدن آن را در هر دو جهت دارند
وسایل مورد نیاز : یک لیوان مقداری آب مقوا ابتدامقدار ی آب داخل لیوان می ریزیم و سپس مقوا را روی آن گذاشته و دست خود را روی مقوا قرار می دهیم . دست دیگر خود را زیر لیوان قرار داده و به آرامی لیوان را بر می گردانیم دست خود را به آرامی از زیر مقوای زیر لیوان بر می داریم مشاهده می کنیم که : مقوا به زیر لیوان می چسبد از ریختن آب درون لیوان جلو گیری می کند .
در ضمن، این نکته را نیز میدانیم که هرگاه برخی از نقاط مغز آسیب ببیند، حافظه انسان از دست میرود. حال آیا این نقاط همان محل ذخیره معلومات هستند؟ ما نمیدانیم؛ حتی نمیدانیم که مطالب به چه ترتیبی در مغز گنجانده میشوند. برخی از دانشمندان تصور کردهاند که این عمل نوعی فرایند شیمیایی است؛ یعنی یاختههای عصبی مطالب را پس از شماره گذاری به طریق شیمیایی، در لابهلای خود جای میدهند. برخی دیگر از دانشمندان معتقدند که حافظه، بر اثر نوعی دگرگونی دایمی در بافت عصبی پدید میآید. پس حافظه نیز هنوز به عنوان یکی از اسرار زندگی بشر، باقی مانده است.
انباشتن مطلب در مغز،
یعنی به ذهنسپاری آن. ذهنسپاری ارتباط نزدیکی با آموختن دارد. روانشناسان کوشیدهاند بیان کنند که چگونه بشر چیزی را که آموخته است، در خاطر نگاه میدارد و یا آن را فراموش میکند؛ ولی تاکنون کسی نتوانسته است همه مجهولات را در این زمینه پاسخ گوید.
بنابر نظریهای، چون انسان چیزی را یاد میگیرد، در او نوعی دگرگونی فیزیکی رخ میدهد؛ یعنی انرژی یا طرحی در مغز وی نقش میبندد. میگویند: اینگونه اثرهایی که در مغز پدید میآید، با گذشت زمان نیز محو میشود.
نحوه احساسات ما در برابر تجارب زندگی نیز خود عاملی است که علت فراموشی یا یادآوری را بیان میکند. چرا که بهطور کلی مردم، حوادث ناخوشایند را به فراموشی میسپارند؛ ولی خاطرههای دلپذیر را در ذهن، زنده نگاه میدارند.
مغز میتواند کارهای گوناگونی فرا بگیرد و هرچه بیشتر پرورش یابد، از عهده کارهای بیشتری برآید. مغزهای بسیار ساده بعضی از حیوانات، آموزش را بهگونه سطحی و ناپخته فرا میگیرد؛ ولی بشر که مغزی پیشرفته دارد، توانسته است بزرگترین تواناییها را در زمینه فراگیری از خود نشان دهد.
اما درباره این سوال که مغز چگونه و در کجا معلومات را انباشته میکند ـ همانگونه که گفتیم ـ هنوز دانشمندان از عهده یافتن یک پاسخ کافی به این سوال برنیامدهاند. با این حال، چنین به نظر میرسد که احتمالا ضبط معلومات به قشر بیرونی مغز ارتباط داشته باشد؛ یعنی همان سطح چین و موجداری که قسمت بیشتر مخ را پوشانده است. هرگاه این قسمت بر اثر جریان ضعیف برق تحریک شود، خاطرههای گذشته به ذهن انسان باز میآید. پس از اینگونه محرکها مغز را برمیانگیزانند تا خاطرهای را که از دیرباز در خود سپرده است، بار دیگر «تازه» گرداند.
1 - هاينريش هرتز و كشف امواج راديويى
تاريخ: 1888
در سال 1888 يك جرقه سوسوزن در محيط تاريك آزمايشگاهى در آلمان نويدبخش شروع يك انقلاب فنى با ابعادى بى سابقه شد. هاينريش هرتز فيزيكدان 31 ساله در انستيتو فنى كالسروهه يك مدار الكتريكى به وجود آورده بود كه در گوشه آزمايشگاهش جرقه زد و او جرقه ديگرى را در گوشه ديگر اتاق درست روبه روى آن مشاهده كرد. هرتز وجود امواج نامريى انرژى الكترومغناطيس را نشان داد كه قادرند به سرعت نور حتى در فضاى خالى حركت كند. وجود اين امواج را فيزيكدان اسكاتلندى جيمز كلارك ماكسولى 15 سال پيش از آن پيش بينى كرده بود و از آن زمان تا به امروز به صورت اساس و پايه شبكه جهانى راديو، تلويزيون و مخابرات دور درآمده است.
2 - استانلى ميلگرام و اطاعت از قدرت
تاريخ: 1961
در ژوئن 1961 يك آگهى در روزنامه اى در ايالت كنكتيكات از خوانندگان دعوت به شركت در يك مطالعه علمى درباره حافظه كرد. آگهى را يك پروفسور 27 ساله روانشناس در دانشگاه ييل به نام استانل ميلگرام داده بود، ولى آزمايش مورد نظر واقعاً آن طور كه در بادى امر به نظر مى رسيد نبود. به كسانى كه در اين تجربه شركت داشتند گفته شده بود كه موضوع مورد نظر تاثير تنبيه بر روى يادگيرى است و آ نها را به اتاقى هدايت مى كردند كه مردى را در آنجا با سيم هاى داراى الكترود بسته بودند و گفته مى شد مى توانستند شوك هاى دردناكى به او بدهند. سپس به شركت كنندگان گفته مى شد كه فهرستى از واژه هايى كه با تداعى به دنبال يكديگر مى آمدند به صداى بلند بخوانند و هنگامى كه شاگرد مورد نظر در بازگويى آن واژه ها دچار اشتباه مى شد با هر اشتباه يك شوك الكتريكى به وى وارد كنند. اين كار به كمك كنسولى با كليد هاى مختلف از 15 تا 450 ولت صورت مى گرفت. شركت كنندگان كه با ديوارى از شاگرد جدا شده بودند مى توانستند فرياد هاى ناشى از درد او را در پى هر بار وارد شدن شوك الكتريكى به دنبال اشتباه بشنوند. با بدتر شدن وضع و زجر كشيدن شاگرد مورد نظر بسيارى از شركت كنندگان معترض شدند ولى دانشمند مسئول در پاسخ تنها مى گفت كه آزمايش بايد ادامه يابد و 65 درصد آنها هم به اين كار ادامه دادند. با بالا رفتن ميزان ولتاژ شوك هاى الكتريكى كم كم ضجه ها و فرياد ها تبديل به سكوتى شوم شدند. تنها پس از آن كه آزمايش به پايان رسيد، حقيقت به شركت كنندگان گفته شد: اين شاگرد اصلاً يك هنرپيشه بوده و درد و رنجى در كار نبوده است. ميلگرام نشان داد كه مى توان مردم عادى را اگر تصور كنند كه مى توانند از مسئوليت شانه خالى كنند و آن را به مقامات واگذارند، به زجر دادن افراد غريبه تا حد مرگ تشويق و قانع كرد. در دهه 1960 تجربه ميلگرام آب خنكى بود بر خشم ناشى از اعمال نازى ها. همان طور كه رسوايى اخير در مورد نحوه رفتار با زندانيان عراقى نشان داد، تجربه ميلگرام هنوز هم اهميت خود را از دست نداده است.
3 - انريكو فرمى و نخستين واكنش زنجيره اى هسته
تاريخ:
1942 فكر خارج ساختن انرژى مفيد از اتم ها را برخى از برجسته ترين دانشمندان جهان از جمله اينشتين بسيار دور از دسترس مى پنداشتند تا آنكه از تجربه اى كه مخفيانه در حياط خلوتى در دانشگاه شيكاگو صورت گرفته بود خبر دار شد؟ در يك روز سرد ماه دسامبر 1942 فيزيكدان ايتاليايى و برنده جايزه نوبل انريكو فرمى كار ساخت نخستين رآكتور اتمى جهان را كه تقريباً شكل كروى داشت به اتمام رساند. اين رآكتور شامل چندين تن گرانيت و اورانيوم راديواكتيو به همراه ميله هاى مركزى از جنس كارميوم بود. اينها طورى طراحى شده بودند كه مى توانستند نوترون هاى خارج شده توسط اتم هاى اورانيوم را كه هر يك قادرند اتم هاى اورانيوم بيشترى را بشكافند، جمع آورى كنند و بدين ترتيب زنجيره اى از واكنش ها را موجب شوند كه بالقوه قابليت انفجارى دارند. هنگامى كه فرمى دستور داد ميله هاى كنترل به آرامى خارج شوند تا نوترون ها آنقدر زياد شوند كه بتوانند واكنش زنجيره اى را تداوم بخشند، رآكتور عظيم شروع به توليد نيرو كرد. فرمى گذاشت به مدت چهار و نيم دقيقه اين جريان ادامه يابد. نيروى توليد شده به زور بيشتر از نيم وات مى شد، ولى بدين ترتيب ثابت شد كه واكنش زنجيره اى واقعى است و مى توان آن را كنترل كرد. نيروى هسته اى هديه اى بود كه او به دنيا داد
. 4 - تاييد نظريه جاذبه اينشتين توسط ادينگتون
تاريخ:
1919 آلبرت اينشتين صبح روز هفتم نوامبر 1919 از خواب بيدار شد و يك باره كشف كرد كه به عنوان درخشا ن ترين دانشمند جهان مورد تحسين همگان است. رسانه هاى جهانى نتايج تجربه اى را منتشر كرده كه برترى نظريه جاذبه وى تحت عنوان «نسبيت عام» را بر قانون جاذبه نيوتن با چند صد سال سابقه نشان مى داد. بر طبق «نسبيت عام» جاذبه حاصل منحنى شدن مكان و زمان است كه موجب خم برداشتن مسير اشعه نورى مى شود كه از نزديكى هرجرمى عبور مى كند. آرتور ادينگتون اختر- فيزيكدان از دانشگاه كمبريج بر آن شد كه با اندازه گيرى از كسوفى كه در تاريخ مه 1919 اتفاق افتاد از ستارگان قابل رويت در نزديكى خورشيد اين نظريه را ثابت كند. نظريه اينشتين اثر خم كننده اى در برابر آنچه كه از نظريه نيوتن انتظار مى رفت را پيش بينى مى كرد ولى اين هنوز بسيار ناچيز بود. يعنى معادل ضخامت يك تار مو كه در فاصله 14 مترى ما قرار دارد! ادينگتون پس از ماه ها تحليل تصاوير برداشته شده از كسوف اعلام كرد كه جابه جايى بسيار ناچيزى كه در محل ستارگان مشهود است نشان مى دهد كه نظريه اينشتين بر نظريه نيوتن پيروز شده است. برخى تاريخ نگاران در آن زمان و بعد ها گفتند كه گويا نتايج ادينگتون آن گونه اى كه ادعا مى كرد روشن و صريح نبودند و اين در حالى است كه ادينگتون هيچ گاه تحسين خويش از اينشتين و نظريه اش را مخفى نمى كرد. اندازه گيرى هاى بسيار دقيق تر از آن زمان تاكنون بار ها صحت پيش بينى اينشتين را تاييد كرده اند.
5 - آزمايش مايكلسون - مورلى
تاريخ: 1887
اگر در جاده اى با سرعت 70 كيلومتر در ساعت در حركت هستيد و اتومبيل ديگرى نيز با سرعت 70 كيلومتر در ساعت به سمت شما مى آيد سرعت نسبى دو اتومبيل چقدر است؟ پاسخ آسان است، اين طور نيست؟ 140 كيلومتر عقل سليم هم اين را مى فهمد. با اين وجود در سال 1887 آلبرت مايكلسون و ادوارد مورلى نشان دادند كه «عقل سليم» را با شعاع نورى كارى نيست .آنها در پى يافتن «اتر» بودند، ماده اى كه گفته مى شد عالم پر از آن است و تنها به خاطر آن است كه نور مى تواند در خلا حركت كند. آنها نتوانستند هيچ اثرى از «اتر» بيابند ولى كشف كردند كه نور صرف نظر از آن كه بيننده نسبت به آن چگونه حركت مى كند همواره سرعت يكسانى دارد. اين نتيجه گيرى برخى از دانشمندان را بر آن داشت كه مطرح كنند تقصير به گردن ابزار مورد استفاده از آزمايش است و ساختمان اتمى آن با حركت زمين در فضا دستخوش تغيير مى شود. يك كارمند جوان اداره ثبت اختراعات در سوئيس به نام اينشتين تصور مى كرد كه پاسخ اين سئوال را مى دانست. او چنين استدلال مى كرد كه سرعت نور از جمله سرعت هاى معمولى نيست، بلكه يك ثابت جهانى و براى تمام بينندگان يكسان است. اين فكر او را به سمت نظر نسبيت خاص راهنمايى كرد كه شامل حال همه چيز از الكترونيك تا mc2 = E مى شد.
6 - دالى گوسفند زاده شده از كلون
تاريخ: 1997
در فوريه 1997 تصوير يك گوسفند بر صفحات نخست روزنامه ها در سرتاسر جهان ظاهر گرديد. اين گوسفند كه نامش دالى بود نخست كلون حيوان بالغ ديگرى بود: رونوشت ژنتيكى كاملى از DNA خارج شده از يكى از سلول هاى يك گوسفند ماده. چند ماه بعد همين تيم دانشمندان از موسسه روسلين در اسكاتلند دو بره ديگر زاده شده از كلون به نام هاى مولى و پولى را معرفى كردند كه DNA آنها به وسيله مهندسى ژنتيك از يك انسان منتقل شده بود و لذا شير آنها حاوى نوعى ماده لخته كننده خون بود كه در درمان هموفيلى كاربرد داشت. اين نخستين تجربيات همچون گام هاى بزرگى به سمت «داروسازى» به معناى توليد انبوه تركيبات دارويى سودمند براى انسان توسط حيواناتى كه به همين منظور «كلون» شده اند مورد تحسين و تمجيد قرار گرفتند. ليكن بعد ها معلوم شد كه دالى تنها مورد موفق از ميان 300 مورد تلاشى بود كه در انستيتو روسلين براى «كلون» كردن جنين حيوانات صورت گرفت. دالى در سال 2003 در حالى كه تنها نيمى از عمر طبيعى اش را پشت سر گذاشته بوده درگذشت، در حالى كه به دنبال خودنگرانى عميقى درباره استفاده از تكنيك «كلون» براى خلق همه چيز از موش آزمايشگاهى تا انسان هاى «كامل» بر جاى گذاشت. اين نگرانى ها پايايى تجارى آن را نيز زير سئوال برد.
7 - اوسوالد آورى و DNA
تاريخ: 1944
زيست شناسان فرانك كريك و جيمز وات معمولاً به عنوان كسانى كه راز حيات در شكل DNA موجود در سلول هاى زنده را كشف كردند شناخته مى شوند ليكن «سرنخ اساسى و مهمى كه آنها را متوجه اهميت DNA ساخت نتيجه آزمايشاتى بود كه اوسوالد آورى و همكارانش در دانشگاه راكفلر در نيويورك انجام داده بودند. سال ها دانشمند DNA را به اين دليل كه بيش از اندازه براى توضيح تنوع خيره كننده جهان ساده است رد مى كردند و در عوض بر اين گمان بودند كه اين پروتئين ها هستند كه اطلاعات ژنتيكى را منتقل مى كنند. ليكن آورى و همكارانش نشان دادند كه همه در اشتباه بودند. در سال 1944 پس از سال ها آزمايشات توان فرسا بر روى باكترى ها نشان دادند كه انتقال DNA از يك ميكروب به ديگر موجب مى شود كه صفاتش نيز منتقل شود. خيلى ها با اين شواهد به شدت مخالفت كردند ولى كريك و واتسون بر آن شدند كه اين رشته حياتى را دنبال مى كنند كه حاصل آن جايزه نوبلى بود كه نصيب اين دو گرديد. جالب است كه بدانيم تنها نتيجه مخالفت منتقدين محروم شدن آورى از جايزه نوبل بود!
8 - جورج مندل و وجود ژن ها
تاريخ: 1857
نظريه داروين درباره تكامل در درك ما از زندگى بر روى زمين تحولى به وجود آورد. ليكن اين فكر كه چگونه صفات در ميان نسل ها انتقال مى يابد همواره فكر داروين را مشغول مى داشت. در سال 1857 يك كشيش و راهب اتريشى به نام جورج مندل پاسخ اين پرسش را يافت. او با آزمايشات دقيقى بر روى گياهان نشان داد كه هر دو والد گياه به يكسان صفاتى را به فرزند خويش منتقل مى كنند و همين قانون بسيار ساده است كه تنوع گسترده اى از تركيبات بين صفات را موجب شده است. از اين مهم تر او كشف كرده كه صفات با يكديگر تركيب نمى شوند بلكه متمايز از يكديگر باقى مى مانند. گياهان بلند و كوتاه همواره گياهانى را به وجود مى آورند كه همواره در يكى از اين مقوله قرار مى گيرند و نه بين آن دو. اين نشان داد كه صفات مذكور به صورت دستجات مشخص و مجزايى به ارث مى رسند كه بعدها آنها را ژن خواندند ليكن جالب اينجاست كه اهميت يافته هاى مندل تا اوايل سده بيستم ناشناخته باقى ماند.
9 - ادوارد جنر و واكسيناسيون
تاريخ: 1796
در سال 1980 «سازمان جهانى بهداشت» بيانيه شگفتى آورى را منتشر ساخت. آبله بيمارى ويروسى كه زمانى سالانه يك ميليون تن را به هلاكت مى رساند از كره زمين محو شده بود. نخستين پيروزى كامل و تمام عيار بر يك بيمارى همه گير نتيجه مستقيم شايد مهم ترين آزمايشى بود كه تاكنون صورت گرفته است. اين آزمايش دويست سال قبل توسط پزشكى اهل گلوكستر شاير صورت گرفت. قرن ها بود كه پزشكان در آسيا متوجه شده بودندكسانى كه در معرض بيمارى آبله بودند، گاه مى توانستند در برابر آن محافظت شوند. در اوايل سده هجدهم اين فكر توسط بانو مرى ورتلى مونتاگو، همسر ديپلماتى در تركيه به انگلستان آورده شد. وى طرفدار «آبله اى» كردن عمدى مردم با استفاده از مقدار بسيار كمى از بافت آلوده بود. اگرچه اين شيوه تا اندازه اى موثر بود ولى هنوز از هر هشت نفر كه مبادرت به اين كار مى كردند يكى به خاطر ابتلا به آبله كشته مى شد. جنر در فكر آن بود كه ببيند مى توان مردم را با قرار گرفتن در معرض آبله گاوى كه بيمارى ظاهراً مرتبط با آبله انسانى و بى ضرر است در برابر بيمارى آبله انسانى محافظت نمود. در 14 مه 1796 جنر مواد آلوده به آبله گاوى را وارد بريدگى روى بازوى كودك هشت ساله اى به نام جيمز پيپس نمود. پس ازگذشت ده روز پيپس دچار تب خفيف و سپس تاول هاى چركى شبيه آبله گرديد. سپس در اول جولاى جنر كودك را «آبله اى » نمود كه حاصل آن بود كه به هيچ وجه دچار بيمارى و عوارض آن نشد. ظرف چند سال «واكسيناسيون» (كه در لاتين از لغتى به معناى گاو گرفته شده) در انگلستان و خارج از آن كاملاً رواج يافت. اين كه دقيقاً واكسيناسيون چه مى كند تا زمان پى بردن به سيستم ايمنى ناشناخته باقى ماند. امروز مى دانيم كه سلول هاى اين سيستم توسط واكسن آموزش مى بينند تا بتوانند هرچه سريع تر مهاجمين را پيدا كنند. جنر خود بر اين باور بود كه اين موضوع به هر حال به تعامل بين بدن و آنچه كه او «ويروس» آبله گاوى مى خواند مربوط مى شد. در واقع واژه ويروس كه امروز هم به كار مى بريم توسط ادوارد جنر ابداع گرديد
. 10 - پاستور و ميكروب تاريخ: 1860
در سال 1860 شيميدان برجسته فرانسوى لويى پاستور مبادرت به انجام آزمايشى با استفاده از لوله هايى با اشكال عجيب و غريب نمود كه نه تنها تصورات قرون وسطايى در مورد حيات را كنار زد بلكه علت حقيقى بيمارى ها را نيز آشكار ساخت. قرن ها تصور مى كردند كه حيات خود به خود از ماده مرده مثل گوشت در حال فساد به وجود مى آيد. پاستور اين تصور را خيالى بيش نمى دانست در عوض بر اين باور بود كه آنچه كه ما مى بينيم در واقع آثار ناشى از ميكروب هاى غيرقابل ديدن يا به اصطلاح ژرم در هواست. او براى اثبات اين نظر خويش لوله هاى آزمايش را پر از شيره گوشت پخته و جوشيده شده كرد كه هريك تنها از طريق لوله اى به شكل S با هواى بيرون رابطه داشت. برطبق نظريه ايجاد خود به خودى حيات اين اتفاق بايد پس از مدت كوتاهى به شكلى معجزه آسا رخ دهد. ولى پس از ماه ها انتظار چنين اتفاقى رخ نداد. اين براى پاستور كاملاً معنى دار بود. جوشاندن موجب كشته شدن هر ژرمى كه در شيره گوشت وجود داشت شد و ژرم هاى جديد نيز به دليل دهانه هاى لوله اى S مانند نتوانستند خود را به آنجا برسانند. طرفداران ايجاد خود به خودى حيات كوشيدند با اين ادعا كه جوشاندن به هر صورت و به هر نحوى آن «نيروى حياتى» اسرارآميز موجب بروز حيات را از ميان برده موضوع را پاسخ دهند ليكن پاستور جلوتر از آنها بود. او بعضى از دهانه هاى شيشه اى S شكل را شكست و منتظر ماند. بر طبق نظريه ايجاد خود به خودى حيات هيچ اتفاقى نبايد مى افتاد چون نيروى حيات مرده بود. ولى شيره گوشت به تدريج كدر شد چه ديگر مانعى بر سر راه ميكروب ها براى رسيدن به محتويات درون لوله هاى آزمايش نبود. پاستور ثابت كرد كه نيروى حيات در واقع افسانه اى بيش نيست. از سوى ديگر آزمايش وى مبين قدرت ميكروب هاى غيرقابل ديدن نيز بود. او بلافاصله از اين كشف خويش در عمل استفاده كرد و با اين كار صنعت ابريشم فرانسه با ابداع آزمونى براى يافتن كرم هاى ابريشم آلوده به اين ژرم ها سود بسيار برد.
تفسير آزمون:
▪ اگر تعداد جواب هاي صحيح شما بين صفر تا ۵ بود، معنايش اين است که شما به طرز وحشتناکي به جزئيات بي توجه هستيد . حواستان کجاست؟
▪ اگر تعداد جواب هاي صحيح بين ۶ تا ۱۰ بود، نسبتاً بد نيست، اگرچه اين نشان مي دهد که چندان به جزييات توجه نمي کنيد. شايد داريد به مسايلي توجه مي کنيد که بقيه به آنها توجه نمي کنند. خدا کند اينطور باشد!
▪ اگر تعدادجواب هاي صحيح شما بين ۱۱ تا ۱۵ بود، بسيار خوب است.شما خوب به جزييات توجه مي کنيد. خدا خيرتان بدهد! ▪
اگر تعداد جواب هاي صحيح شما بين ۱۶ تا ۱۸ بود، يعني شما يک پا شرلوک هولمز هستيد. احسنت!
زمان آزمون : 25 دقیق
۱-يک فروند هواپيما در مرز آمريکا و کانادا سقوط ميکند. بازماندگان از سقوط را در کجا دفن ميکنند؟ 1) کانادا ). 2) آمريکا ). 3) هيچکدام
۲-گرگي به بالاي کوه ميرود تا غرش شبانه اش را آغاز کند.چه مدت طول ميکشد تا به بالاي کوه برسد؟ 1) دو شب ). 2) پنج شب ). 3) هيچکدام
۳- اگر به طور اتفاقي وارد کودکستان دوران کودکيتان شويد، آيا قادر به خواندن نوشتن و انجام جدول ضرب خواهيد بود؟ 1) آري 2) خير 3) هيچکدام ۴-آيا امکان دارد يک نفر سريعتر از رودخانه ميسيسيپي شنا کند؟ 1) آري 2) خير 3) هيچکدا
۵-آقاي بيل اسميت و خانم ژانت اسميت از هم طلاق ميگيرند. پس از مدتي خانم ژانت اسم اوليه خود را پس ميگيرد . با اين حال، پس از پنج سال با اينکه هنوز از آقاي بيل اسميت طلاق گرفته است، دوباره خانم ژانت اسميت ميشود . آيا اين قضيه امکانپذير است؟ 1) آري 2) خير 3) هيچکدام ۶-آقاي جيم کوک مشکوک به قتل است ولي وقتي که پليس از او سوال ميکند که در موقع قتل کجا بوده است، آقاي جيم ميگويد در خانه مشغول تماشاي سريال مورد علاقه ام بوده ام. حتي جزئيات سريال را براي پليس شرح ميدهد . آيا اين موضوع ثابت ميکندکه آقاي جيم بيگناه است؟ 1) آري 2) خير 3) هيچکدام
۷-يک شترمرغ تصميم ميگيرد که به وطنش بازگردد . چه موقع براي پرواز او به جنوب مناسب است؟ 1) بهار 2) پاييز 3) هيچکدام
۸-جمله بعدي صحت دارد.جمله قبلي غلط است.آيا اين قضيه منطقي است؟ 1) آري 2) خير 3) هيچکدام
۹- آيا امکان دارد که يک اختراع قديمي قادر باشد که پشت ديوار را به ما نشان دهد؟ 1) آري 2) خير 3) هيچکدام
۱۰-اگر بخواهيد يک نامه به دوستتان بنويسيد، ترجيح ميدهيد با شکم پر يا با شکم خالي بنويسيد؟ 1) پر 2) خالي 3) هيچکدام
۱۱-يک خروس در بام خانه اي که شيب دوطرفه دارد، تخم ميگذارد. اين تخم از کدام طرف ميافتد؟ 1) شمال 2) جنوب 3) هيچکدام
۱۲-خانمي عاشق رنگ قرمز است و تمام وسايل او به رنگ قرمز است. او در آپارتماني يک طبقه که قرمزرنگ است، زندگي ميکند. صندلي و ميز او قرمز رنگ است . تمام ديوارها و سقف آپارتمان قرمزرنگ هستند. کفپوش آپارتمان و فرشها نيز قرمزرنگ هستند.تلويزيون هم قرمز رنگ است. سريع پاسخ دهيد که پله هاي آپارتمان چه رنگي هستند؟ 1) قرمز 2) آبي 3) هيچکدام
۱۳-پدر و پسري را که در حادثه رانندگي مجروح شده بودند، به بيمارستان مي برند . پدر در راه بيمارستان فوت مي کند ولي پسر را به اتاق عمل مي برند. پس از مدتي دکتر مي گويد من نمي توانم اين شخص را عمل کنم، به علت اينکه او پسر من است . آيا به نظر شما اين داستان ميتواند صحت داشته باشد؟ 1) آري 2) خير 3) هيچکدام ۱۴
-اگر چهار تخم مرغ، آرد، وانيل، شکر، نمک و بيکينگ پودر را با همديگر مخلوط کنيد، آيا کيک خواهيد داشت؟ 1) آري 2) خير 3) هيچکدام
۱۵- آيا مي توانيد از منزلتان بالاتر پرش کنيد؟ 1) آري 2) خير 3) هيچکدام
۱۶- يک کيلوگرم آهن چند گرم سنگينتر از يک کيلو گرم پنبه است؟ 1) ۱گرم 2) ۱۰۰گرم 3) هيچکدام
۱۷-مردي به طرف يک پليس که در حال جريمه کردن اتومبيل بود، مي رود و التماس ميکند که پليس جريمه نکند ولي آقاي پليس قبول نميکند. به پليس نه يک بار بلکه هشت بار بد دهني مي کند . جواب دهيد که اين مرد چند بار جريمه خواهد شد؟ 1) ۸ بار 2) ۹بار 3) هيچکدام
۱۸- اگر تمام رنگها را با هم مخلوط کنيد، آيا رنگين کمان خواهيم داشت؟ 1) آري 2) خير 3) هيچکدام
پاسخنامه تشريحي : ۱ ) يک فروند هواپيما در مرز آمريکا و کانادا سقوط ميکند. بازماندگان از سقوط را در کجا دفن ميکنند؟ کانادا – آمريکا – هيچکدام هيچ کدام. بازماندگان که زنده هستند نيازي به دفن کردن ندارند.
۲) يک خروس در بام خانهاي که شيب دوطرفه دارد، تخم ميگذارد. اين تخم از کدام طرف ميافتد؟ شمال – جنوب – هيچکدام هيچ کدام.خروس که تخم نميگذارد!
۳ ) خانمي عاشق رنگ قرمز است و تمام وسايل او به رنگ قرمز است. او در آپارتماني يک طبقه که قرمزرنگ است، زندگي ميکند. صندلي و ميز او قرمزرنگ است.تمام ديوارها و سقف آپارتمان قرمزرنگ هستند. کفپوش آپارتمان و فرشها نيز قرمزرنگ هستند.تلويزيون هم قرمز رنگ است. سريع پاسخ دهيد که پلههاي آپارتمان چه رنگي هستند؟ قرمز – آبي – هيچکدام هيچ کدام.آپارتمان يک طبقه که راه پله ندارد!
۴ ) پدر و پسري را که در حادثه رانندگي مجروح شده بودند، به بيمارستان ميبرند.پدر در راه بيمارستان فوت ميکند ولي پسر را به اتاق عمل ميبرند. پس از مدتي دکتر ميگويد من نميتوانم اين شخص را عمل کنم، به علت اينکه او پسر من است.آيا به نظر شما اين داستان ميتواند صحت داشته باشد؟ آري – خير – هيچکدام آري. اگر اين سوال را نتوانستيد جواب دهيد، واي بر شما . دکتر يک خانم جراح است يعني اين شخص مادر پسر است! ۵ ) اگر چهار تخممرغ، آرد، وانيل، شکر، نمک و بيکينگ پودر را با همديگر مخلوط کنيد، آيا کيک خواهيد داشت؟ آري – خير – هيچکدام خير، شما پيش از اينکه کيک داشته باشيد بايد آن را بپزيد !
۶) آيا ميتوانيد از منزلتان بالاتر پرش کنيد؟ آري – خير – هيچکدام آري،.بپريد و ببينيد که خانه شما چقدر ميپرد!
۷ ) يک کيلوگرم آهن چند گرم سنگينتر از يک کيلو گرم پنبه است؟ ۱گرم – ۱۰۰گرم – هيچکدام هيچ کدام. يک کيلوگرم آهن با يک کيلوگرم پنبه به طور دقيق برابر هستند.
۸ ) مردي به طرف يک پليس که در حال جريمه کردن اتومبيل بود، ميرود و التماس ميکند که پليس جريمه نکند ولي آقاي پليس قبول نميکند. به پليس نه يک بار بلکه هشت بار بد دهني ميکند.جواب دهيد که اين مرد چند بار جريمه خواهد شد؟ ۸ بار – ۹بار – هيچکدام هيچ کدام. خودرو به آن مرد تعلق ندارد.
۹ ) اگر تمام رنگها را با هم مخلوط کنيد، آيا رنگين کمان خواهيم داشت؟ آري – خير – هيچکدام خير.رنگ خاکستري خواهيد داشت.
۱۰ ) گرگي به بالاي کوه ميرود تا غرش شبانهاش را آغاز کند.چه مدت طول ميکشد تا به بالاي کوه برسد؟ دوشب – پنجشب – هيچکدام هيچکدام. گرگ پيشتر بالاي کوه است.
۱۱) اگر بهطور اتفاقي وارد کودکستان دوران کودکيتان شويد، آيا قادر به خواندن نوشتن و انجام جدول ضرب خواهيد بود؟ آري – خير – هيچکدام آري، شما فقط از کودکستان ديدن ميکنيد و با همين شرايطي که الان داريد فقط وارد کودکستان شده ايد.
۱۲) آيا امکان دارد يک نفر سريعتر از رودخانه ميسيسيپي شنا کند؟ آري – خير – هيچکدام آري، چون که رودخانه ها که قادر به شنا کردن نيستند! ۱۳) آقاي بيل اسميت و خانم ژانت اسميت از هم طلاق ميگيرند. پس از مدتي خانم ژانت اسم اوليه خود را پس ميگيرد.با اين حال، پس از پنج سال با اينکه هنوز از آقاي بيل اسميت طلاق گرفته است، دوباره خانم ژانت اسميت ميشود. آيا اين قضيه امکانپذير است؟ آري – خير – هيچکدام آري ژانت با يک آقاي ديگر که فاميلاش اسميت بوده، ازدواج کرده است.
۱۴) آقاي جيم کوک مشکوک به قتل است ولي وقتي که پليس از او سوال ميکند که در موقع قتل کجا بوده است، آقاي جيم ميگويد در خانه مشغول تماشاي سريال مورد علاقهام بودهام. حتي جزئيات سريال را براي پليس شرح ميدهد.آيا اين موضوع ثابت ميکندکه آقاي جيم بيگناه است؟ آري – خير – هيچکدام خير.چون که ممکن است اين سريال تکراري باشد و او پيشتر اين سريال را ديده باشد.
۱۵) يک شترمرغ تصميم ميگيرد که به وطنش بازگردد.چه موقع براي پرواز او به جنوب مناسب است؟ بهار – پاييز – هيچکدام هيچ کدام.شتر مرغ که قادر به پرواز نيست.
۱۶ ) جمله بعدي صحت دارد.جمله قبلي غلط است.آيا اين قضيه منطقي است؟ آري – خير – هيچکدام هيچ کدام. چون که جملات متضاد هم هستند.
۱۷) آيا امکان دارد که يک اختراع قديميقادر باشد که پشت ديوار را به ما نشان دهد؟ آري – خير – هيچکدام آري.پنجره يک اختراع قديمي است که به وسيله آن ميتوان پشت ديوار را مشاهده کرد!
۱۸ ) اگر بخواهيد يک نامه به دوستتان بنويسيد، ترجيح ميدهيد با شکم پر يا با شکم خالي بنويسيد؟ پر – خالي – هيچکدام هيچ کدام.بهتر است که يک نامه عاشقانه را با قلم و کاغذ بنويسيد و با شکم نميتوان نامه نوشت
کلیهها در انسان بر روی جدار خلفی شکم و بیرون از حفره صفاق قرار دارند. وزن هر کلیه در بالغین ۱۵۰ گرم میباشد و اندازه آن تقریباً با مشت بسته برابر است. میانه کلیه دارای فرورفتگی به نام ناف است که شریان و ورید کلیوی، اعصاب، لنفاتیک و حالب از آن میگذرند. حالب ادرار نهایی را به مثانه میبرد تا ذخیره شده و سپس دفع گردد. کلیه از کپسولی پوشیده شده است تا از آن، محافظت شود. در صورت برش طولی، دو ناحیه عمده دیده میشود که عبارتند از قشر که در بیرون قرار گرفته است و قسمت مرکزی که ناحیه داخلی است. قسمت مرکزی به بافت مخروطی شکل به نام هرمهای کلیه تقسیم شده است. قاعده هر هرم بر روی لبههای بین قشر و قسمت مرکزی قرار گرفته است و راس آن در پاپیلا است که به درون فضای لگنچه کلیه، برجسته میشود. لگنچه استطاله قیفیشکل انتهای بالایی حالب است. لبه خارجی لگنچه به دو حفره به نام کالیسهای بزرگ تقسیم میشود که رو به پایین امتداد مییابند و به کالیسهای کوچک تقسیم میشوند. کالیسهای کوچک ادرار لولههای هر پاپیلا را جمعآوری میکنند. کالیسها، لگنچه و حالب، ادرار را به سمت مثانه پیش میبرند و تا زمان دفع در آن جا ذخیره میشود.
چگونگی انجام کار کلیهها
۱ - خون از طریق سرخرگ از قلب به کلیه وارد میشود.
۲- خون با گذشتن از میلیونها صافی کوچک، تمیز میشود.
۳- مواد دفعی از طریق میزنای (حالب) عبور کرده و به عنوان ادرار در مثانه جمع میگردد.
۴- خون تصفیه شده از طریق سیاهرگها به جریان خون بر میگردد.
۵- هنگامی که مثانه پر از ادرار میشود از طریق پیشابراه ادرار از بدن خارج میشود. کلیهها هر ۲۴ ساعت جمعاً حدود ۲۰۰ لیتر از مایعات بدن را تصفیه و به جریان خون بازمی گردانند. حدود ۲ لیتر مایع به صورت ادرار از بدن دفع میشود در حالی که باقیمانده یعنی حدود ۹۸ لیتر به بدن باز میگردد. ادرار دفع شده تقریباً ظرف مدت ۱ تا ۸ ساعت در مثانه ذخیره شده است.
از این به بعد هر هفته یک سوال هوش می گذارم جواب های خود را به صورت نظر بگذارید اما بعد از این که نظر ها را خواندم آن ها را حذف می کنم که کسی تقلب نکند
سخت ترین سوال دنیا
در شکل متحرک زیر تعداد بازیکن ها را بشمارید
اگر جواب را درست گفتید شک نکنید نابغه هستید
جایزه هم موجود است
این آزمایش را در مهمانی ها انجام دهید
10 شی را روی میز قرار دهید 30ثانیه زمان بگیرید اشیا را جع کنید ودور از دید مهمان ها قرار دهید
تعد از آن ها بخواهید نام اشیا را بنویسند
خب اگر می خواهید همه رامتعجب کنید یک رمز برای خودتان بسازید
نام اول هر شی را به یک دیگر وصل کنید حال میتوانید به راحتی خود نمایی کنید
تعداد صفحات : 6